خبرگزاری مهر-گروه هنر: اعضای انجمن جلوه های ویژه میدانی که سال ها است به دور از هر حاشیه ای در سینما مشغول کار هستند مهمان خبرگزاری مهر بودند و در بخش اول این گفتگو درباره چگونگی شکل گیری این حرفه در ایران و مشکلات خود در این عرصه گفتند، از اینکه امکاناتی که هالیوود به فیلمسازانش میدهد بسیار متفاوت و دستمزدها و سرمایهگذاریها برای اسپشیال افکت بسیار بالاتر از ایران است. آنها گفتند در حالی که در کشورهای غربی هنگامی که میخواهند از جلوههای ویژه میدانی در آثارشان استفاده کنند از ماه ها قبل با افراد این حوزه صحبت میکنند و از آنها میخواهند که در آثارشان حضور پیدا کنند اما در ایران یک روز قبل از فیلمبرداری به آنها زنگ میزنند و میگویند در این فیلم حاضر شوید و ... .
در بخش دوم این نشست این افراد درباره پیشرفتی که این رشته در این سال ها داشته است صحبت کردند، از اینکه به گواه فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ سینمای ایران بهترین جلوههای ویژه میدانی را در سطح منطقه دارد، بنابراین میتوانند ادعا کنند که بهترین جلوههای ویژه میدانی را داشتیم. برای مثال آثاری همچون «بر بال فرشتگان»، «هیوا»، «مزرعه پدری»، «سفر به چزابه» و ... در همان سالهایی که ویژوآل افکت به آن معنا وجود نداشت، از جلوههای ویژه میدانی خوبی برخوردار بودند پس باید درست توقع کنیم و این هجمهای را که به جلوههای ویژه میدانی میشود، از روی آن برداریم و ... .
بخش دوم این گفتگو با رضا رستگار، عباس شوقی، ابوالفضل یارمحمدی، ایمان کرمیان و آرش آقابیگ را می خوانید:
*در بخش نخست این گفتگو درباره برخی تجربههای خارج از سینمای ایران صحبت کردیم و تفاوتها در زمینه امکانات و شرایط جلوه های ویژه میدانی در سینمای کشورهای پیشرفته را توضیح دادیم. آیا دیگر دوستان هم در خارج از کشور تجربه کار داشته اند؟
ایمان کرمیان: همه ما در خارج از ایران کار کردهایم و در فیلمهای خوبی هم حضور داشتهایم اما هیچگاه این موارد را در بوق و کرنا نکردهایم. در حالی که برخی از دوستان مدام این موضوعات را بیان میکنند.
عباس شوقی: بر اساس تشخیص ما، جلوههای ویژه میدانی جایگاه بسیار بالایی دارد. صد فیلم برتر دنیا از اسپشیال افکتهای ویژهای برخوردار بودهاند. تمام فیلمهایی که اسکار و نخل طلای کن را گرفتند، جلوههای ویژه میدانی داشتند بنابراین این کار جزو ارکان درجه یک سینما است اما در کشور ما کماهمیت جلوه میکند و حتی کارگردانان بزرگ هم همین نظر را دارند. هنگامی که نظر این افراد چنین باشد، چه توقعی میتوان از دیگران داشت.
آرش آقابیگ: با مقایسه شما موافق نیستم نباید چنین مقایسهای شود.
کرمیان: باید ابزارآلات همدیگر را مقایسه کنیم. وقتی چنین مقایسهای میشود، نتیجه عادلانهای گرفته نمیشود.
آقابیگ: وقتی تخصصی به این موضوع نگاه کنیم، میتوانیم نتیجه بهتری بگیریم. به هر حال مخاطب ایرانی شاید شب یک فیلم آمریکایی میبیند و روز یک فیلم ایرانی. معلوم است که نمیتواند آنچه را که ما میسازیم باور کند. به عنوان نمونه می گویم که ما این همه سال است که درباره شاهنامه و رستم حرف میزنیم ولی کدام یک از کارگردانان ایرانی به سمت ساخت چنین فیلمی رفتهاند؟ اسپشیال افکت هم همین شرایط را دارد. ما در ایران با کمترین امکانات، محصول خوبی را ارایه دادهایم. من این سوال را مطرح میکنم که آیا تاکنون شده است که در زمان ساخت یک فیلم، دوستان فیلمساز، فیلمنامه را برای مطالعه به مسئول جلوههای ویژه میدانی ارایه دهند و بگویند شما نیز نظراتتان را بگویید؟ در حالی که همانطور که دوستان اشاره کردند امروز زنگ میزنند و میگویند فردا برای انفجار یک ماشین، سر صحنه حاضر شو. این شیوه درست نیست بنابراین باید همه چیز را از نوع ایرانی آن نگاه کنیم.
* به هر حال ما میخواهیم برای مخاطبان ایرانی فیلم بسازیم که مدام بهترین فیلمهای جهان در دسترس آنها است؛ باید به نحوی آنها را به سمت سینمای خودمان بکشیم.
در فیلمهای خارجی، عوامل دست و دل بازترند برای مثال هنگامی که میخواهند یک ماشین را منفجر کنند آن را به طور کامل نابود میکنندکرمیان: بله، اما مشکل اساسی ما به این موضوع برمیگردد که در فیلمنامههایمان پروداکشنهایی طراحی میشود که با متخصصان حوزههای مختلف درباره آنها صحبت نمیشود. برای مثال در دقیقه ۹۰ فیلمبردار عوض میشود؛ این موضوع به تمام حرفههای سینما راه پیدا میکند. اگر من حتی ۲ روز قبل بدانم که قرار است در یک فیلم همکاری کنم، مطمئن باشید شرایط بهتر از این میشود. توجه داشته باشید که در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ هالیوود به جلوههای بصری روی آورد اما پس از مدتی از آن برگشت و حالا در سال ۲۰۱۷، می بینیم که ۶۰ درصد جلوههای ویژه میدانی در آثار آنها وجود دارد. باورپذیری این موضوع به خاطر تلفیق درست این ۲ حرفه در همدیگر است، اما در اینجا چند نفر از دوستان اشراف کامل به جلوههای ویژه میدانی یا بصری دارند و میدانند که در کجا باید این ۲ رشته را تلفیق کنند که به یکدیگر کمک کنند؟ پس اگر تا این موارد نباشد نمیتوان توقعی از جلوههای ویژه میدانی داشت.
رضا رستگار: موضوع دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم این است که در فیلمهای خارجی، عوامل دست و دل بازترند برای مثال هنگامی که میخواهند یک ماشین را منفجر کنند آن را به طور کامل نابود میکنند، اما در ایران هر بار میگویند برای مثال شیشههایش را دربیاور، لاستیکهایش را نمیخواهد بسوزانی، سردندهها را میتوان درآورد و ... در نهایت هم میگویند چرا این ماشین اینطور منفجر شد.
کرمیان: من بارها گفتهام که ما در سینمای ایران در بخش جلوههای ویژه میدانی از کاه، کوه ساختهایم. این را با قاطعیت میگویم و فیلمهای ما گواه این موضوع هستند. البته این را هم باید بگویم که وقتی هر کسی خودش کارش را درست انجام دهد، میتواند از دیگران توقع چنین کاری را داشته باشد. کارگردان، تهیهکننده و دیگران هنگامی میتوانند توقع داشته باشند که ۹۵ درصد کارهای خودشان درست انجام شده باشد.
من به گواه فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ میگویم ما بهترین جلوههای ویژه میدانی را در سطح منطقه داشتیم. در آن سالها من وارد این کار نشده بودم و در اواخر دهه ۷۰ وارد این حرفه شدم ولی به گواه فیلمهای آن زمان، میتوانیم ادعا کنیم که بهترین جلوههای ویژه میدانی را داشتیم. برای مثال آثاری همچون «بر بال فرشتگان»، «هیوا»، «مزرعه پدری»، «سفر به چزابه» و ... در همان سالهایی که ویژوآل افکت به آن معنا وجود نداشت، از جلوههای ویژه میدانی خوبی برخوردار بودند. پس به نظرم بیاییم و درست توقع کنیم و این هجمهای را که به جلوههای ویژه میدانی میشود از روی آن برداریم.
شوقی: در هر فیلمی برای این کار دکوپاژ و استوریبرد بسیار مهم است. ما نیاز شدید به استوریبرد داریم و باید فقدان آن برطرف شود.
این موضوع را هم باید عنوان کنم که چطور وقتی دوستان ما با خارجیها کار میکنند به آنها چیزی تحت عنوان پاداش هم میدهند ولی هنگامی که در ایران کار میکنیم حتی پولمان را سالها بعد هم نمیدهند؟ سال پیش و در سی و پنجمین جشنواره ملی فیلم فجر وقتی یک سر چرخاندم، دیدم که ۵۰۰ میلیون تومان از سینماگران طلب دارم. برخی از این طلبکاریها از سال ۶۰ و ۷۰ باقی مانده است.
*نکته ای که همه شما روی آن اتفاق نظر داشتید این بود که کارگردانان به یکباره از شما درخواست هایی برای انجام جلوه های ویژه میدانی در آثارشان دارند که کار شما را دچار مشکل می کند. یعنی اگر قبل از ساخت، فیلمنامه را در اختیار شما بگذارند این حرفه پیشرفت می کند؟
ابوالفضل یارمحمدی: بله همینطور است. به یاد دارم هنگامی که میخواستیم پَرههای هلیکوپتر را در فیلم سینمایی «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا به صخره بزنیم، این کار برای ما عذاب شده بود چون از ما به یکباره خواستند این کار را انجام دهیم. حتی ابتدا از بچههای جلوههای بصری خواسته بودند که این کار را انجام دهند و آنها گفته بودند چنین کاری را بچههای جلوههای ویژه میدانی میتوانند انجام دهند.
جالب است بگویم که من از سال ۷۴ وارد این حوزه شدم اما حالا اجازه کار ندارم چون کلاسهای خانه سینما را نرفتم در حالی که آن کلاسها به گونهای بود که هیچ بار علمی برای بچههای جلوههای ویژه میدانی نداشت و حتی برگزارکنندگان آن هم، این موضوع را میگفتند.
*این کلاسها برای چه بود و از سوی کدام ارگان برگزار می شد؟ آیا خانه سینما قانون خاصی را وضع کرده است؟
کرمیان: نه اینطور نیست. بعد از اتفاقی که در فیلم سینمایی «معراجی ها» به کارگردانی مسعود ده نمکی رخ داد، شورای امنیت مصوبه ای داد تا وزارت دفاع دوره ای برگزار کند و برای کارهایی که احتیاج به وسایلی مانند فشنگ، چاشنی یا موای انفجاری باشد گواهینامه ارایه دهد، برهمین مبنا اعضای انجمن ما هم باید این گواهینامه را دریافت می کردند به همین دلیل خانه سینما اعلام آمادگی کرد که دوره تئوری این گواهینامه در آنجا برگزار شود.
آن کلاس ها بر اساس مصوبه شورای امنیت برگزار شد، به همین ترتیب ۱۲نفر از همکاران ما این گواهینامه را دریافت کردند اما ۱۴ نفر از همکاران که برخی از آنها از افراد باسابقه هستند به دلایل کاری، شخصی و بیماری نتوانستند در آن کلاس ها شرکت کنند تا گواهینامه را دریافت کنند. به همین دلیل حالا ۲ سال و نیم است که از زمان برگزاری آن کلاسها میگذرد و افرادی که نتوانستند در آن کلاسها شرکت کنند، همچنان اجازه کار ندارند.
بعد از اتفاقی که در فیلم سینمایی «معراجی ها» به کارگردانی مسعود ده نمکی رخ داد، شورای امنیت مصوبه ای داد تا وزارت دفاع دوره ای برگزار کند و برای کارهایی که احتیاج به وسایلی مانند فشنگ، چاشنی یا موای انفجاری باشد گواهینامه ارایه دهد، برهمین مبنا اعضای انجمن ما هم باید این گواهینامه را دریافت می کردند*سطح آن کلاس ها به چه صورت بود؟
یارمحمدی: آن گواهینامه اصلاً سطح بسیار پایینی هم دارد.
شوقی: جالب است که بعد از ۳۰ سال حالا یادشان افتاده که ما باید گواهینامه داشته باشیم.
کرمیان: بعد از پیگیریهایی که کردیم و پرسیدیم که چگونه باید دوباره این کلاسها را برگزار کرد به ما گفتند شورای امنیت دوباره باید مصوبهای بدهد. سوال ما این بود که هر دورهای که این کلاسها برگزار میشود شورای امنیت باید مصوبه بدهد یا این مصوبه برای دورههای بعدی هم کارساز است؟ این سوال همچنان برای ما پابرجا است زیرا این موضوع جلوی ورود افراد جدید به این حوزه را هم گرفته است.
رستگار: البته بچههای این حوزه حالا هم میتوانند به دیوان عدالت اداری مراجعه و خسارت این سالهای بیکاری را دریافت کنند، زیرا بر اثر این اتفاق بیش از نیمی از افراد این حوزه نمیتوانند کار کنند.
*البته متوجه شده ایم که بعد از اتفاق «معراجی ها» به شما عنوان شد که باید مواد انفجارها و چاشنی ها را همان روزی که می خواهید انفجار بزنید باید در صحنه و در حضور یک نماینده از نهاد نظامی با هم قاطی کنید. این صحت دارد و آیا باعث ایجاد محدودیت در کار شما نمی شود؟
شوقی: بله از دیگر مشکلاتی که میتوانیم به آن اشاره کنیم این است که ما اگر قرار است صبح برای انجام یک انفجار در یک فیلم حاضر شویم باید مواد آن انفجار را همان صبح و در صحنه قاطی کنیم؛ یعنی باید ناظر نظامی سپاه یا ارگان مربوطه برای چاشنی زدن و انفجار بیاید و این ترکیب کردن مواد را ببیند. این شیوه درستی نیست و باعث ایجاد خلل در کار ما میشود.
کرمیان: عدهای از دوستان نمیدانند در انجمن ما چه خبر است و ندانسته کار این انجمن را زیر سوال میبرند. آن دوستان نمی دانند که پول تهیه ابزار روز را از کجا باید بیاوریم و چگونه این ابزار باید وارد شود در حالی که باید بگویم تمام این وسایل در ایران و با نبوغ شخصی ساخته شده است.
در حال حاضر ۲۰ نفر از اعضای ما بالای ۲ سال است بیکار هستند. مگر یک مدیر جلوه های ویژه میدانی چقدر درآمد دارد که وسایل و ابزار مورد نیاز این حوزه را خودش وارد و تهیه کند و جای نگهداری هم داشته باشد. پس بدون اطلاع از مشکلات حرفه همدیگر نظر ندهیم و به هم احترام بگذاریم و سعی در رفع این مشکلات داشته باشیم.
*آیا به شما وامی برای به روز کردن ابزارتان تعلق نمی گیرد همانطور که به اعضای دیگر انجمن ها به همین منظور وام می دهند؟
شوقی: نه. جالب است که بگویم چندی پیش به بچههای انجمن عکاسان و صدابرداران وام دادند و آنها با این وام ابزارآلات خود را به روز کردند اما یک قدم هم تاکنون برای جلوههای ویژه میدانی برنداشتهاند.
*چرا از اعضای انجمن شما برای آموزش دادن استفاده نمیشود؟
رستگار: من در مکان ها و دانشگاههای مختلفی تدریس میکنم، به همین ترتیب حتی حاضر بودم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پولی از من بگیرد اما بگذارد که به دوستان آموزش دهم. به طور کلی من در آموزشهایم تاکنون ریالی دریافت نکردهام زیرا بنای ذهنی من این است که علم باید جاری باشد اما تاکنون کسی نیامده که بگوید به این بچهها آموزش دهید.
*آیا درباره موادی که استفاده می کنید محدودیت وجود دارد؟ برای مثال به شما گفته اند که باید از یک مواد خاص استفاده کنید؟
کرمیان: بله همه میدانند موادی که اکثر بچه های جلوه های ویژه استفاده می کنند برای چاشنی بدنی، امن ترین مواد است اما حالا دوستان با این مواد مشکل دارند. ما می گوییم اگر ان مواد مورد تایید نیست، موادی برای جایگزینی با همین مشخصات و کارآیی یا بهتر از آن به ما بدهند که مشکلاتمان برطرف شود البته انصافا تا حالا هم به هر طریق اجازه داده اند اما منظورمان این است که این موضوع به طور کلی برای همه اعضا حل شود.
ادامه دارد...
نظر شما